سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به نام آن وجودی که وجودم ز وجودش شده موجود . سلام دوستان این وبلاگ کاملآ مذهبی است و تا مدتی دیگر انبوه اطلاعات مذهبی را در آن مشاهده می کنید.

امام خمینی ( ره ) :

جوانهای ما از خدا هستند و در راه خدا فداکاری کردند و به خدا مراجعت می کنند.

 

 زندگینامه شهید عباس کریمی

به سال 1336 ه. ش در قهرود کاشان چشم به جهان گشود. دوران ابتدایی را در این روستا به پایان رسانید و وارد هنرستان گردید. بعد از اخذ دیپلم در رشته نساجی، به سربازی رفت. دوران خدمت وظیفه او با مبارزات انقلابی امت اسلامی ایران همزمان بود. با وجود خفقان شدید حاکم بر مراکز نظامی، اعلامیه های حضرت امام ( قدس سره ) را مخفیانه به پادگان عباس آباد تهران منتقل و آنها را پخش می کردم. پس از فرمان حضرت امام خمینی ( قدس سره )، خدمت سربازی خود را رها نمود و با پیوستن به صف مبارزین در راه پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی فعالیت کرد و در جریان تشریف فرمایی حضرت امام ( قدس سره ) نیز جزو نیروهای انتظامی کمیته استقبال بود.

 

 ورود به سپاه و گو شه هایی از خدمات شهید

در بهار سال 1358 به هنگام تاسیس سپاه پاسداران کاشان با احساس تکلیف، به عضویت سپاه در آمد و در قسمت اطلاعات مشغول به خدمت شد.

در تابستان سال 1359 داوطلبانه برای مبارزه با ضد انقلاب عازم کردستان گردید و در سپاه پیرانشهر با واحد اطلاعات ـــ عملیات همکاری کرد. پس از مدت کوتاهی، به واسطه بروز رشادت و دقت عمل، به عنوان مسوول اطلاعات ــ عملیات این سپاه معرفی گردید. از جمله فعالیتهای شهید در منطقه خونرنگ کردستان، انجام شناسایی عملیات و آزاد سازی منطقه دزلی و ... بود که توسط نیروهای تحت امر و با هدایت او صورت گرفت.

شهید کریمی بعدها همراه سردار جاوید الاثر برادر متوسلیان و شهید چراغی به جبهه های جنوب عزیمت کرد و به عنوان مسوول اطلاعات ــ عملیات تیپ محمد رسول الله ( ص ) به فعالیت خود ادامه داد.

این سردار دلاور اسلام در عملیات فتح المبین از ناحیه پا به شدت مجروح شد و حدود 2  ماه بستری بود و در این ایام ( به توصیه پدرش ) مقدمات ازدواج خود را فراهم کرد.

بنا به اظهار همسر شهید، مراسم عقد آنان در 21 مهر سال 1361 انجام شد. فردای آن روز ( یعنی در 22 مهرماه ) با هم به گلزار شهدای دارالسلام کاشان رفتند و با شهدا تجدید عهد و پیمان کردند.

نزدیکیهای عملیات مسلم بن عقیل ( ع) بود که عباس با همان وضعیت مجروح ( عصا به دست ) به صف رزمندگان لشکر پیوست و حضور او با این حال، در تقویت روحیه رزمندگان اثر به سزایی داشت.

در عملیات والفجر مقدماتی به عنوان مسوول اطلاعات سپاه 11 قدر ( که تازه تشکیل شده بود) معرفی گردید و مدتی بعد به مسوولیت فرماندهی تیپ سوم سلمان از لشکر 27 حضرت رسول ( ص ) منصوب گردید و در کنار بسیجیان دریا دل، به نبردی بی امان علیه دشمن بعثی صهیونیستی پرداخت و تا عملیات خیبر در این مسوولیت انجام وظیفه کرد.

با شهادت شهید بزرگوار حاج محمد ابراهیم همت در عملیات خیبر، فرماندهی لشکر 27 محمد رسول الله ( ص ) را به عهده گرفت.

سرانجام این شهید سعید در روز پنج شنبه 23 اسفند سال 1363 در حالی که آخرین دستور ابلاغی از جانب قرارگاه را در عملیات بدر (منطقه شرق دجله و شمال القرنه) اجرا می کرد (و لبخندی متین بر لب داشت) بر اثر اصابت ترکش خمپاره به ناحیه سرش مجروح شد و جان را به معشوق تسلیم نمود.

به هنگام انعکاس خبر شهادت عباس، خانواده معظم شهدای لشکر 27 محمد رسول الله(ص) دگربار احساس شهادت فرزندانشان را به خاطر آورده و در رثای آن سردار رشید اسلام اشک تاثر جاری کردند.

 

 شهیدی که تربیت یافته اسلام بود

 

تاریخ ولادت: 1336

 

محل تولد: کاشان

 

تحصیلات: دیپلم

 

سال شهادت: اسفند 1363

 

عملیات: بدر

 

محل شهادت: شرق دجله

 

نحوه شهادت : اصابت ترکش خمپاره

 

آخرین مسوولیت : فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله ( ص )

 

 قسمتی از وصیتنامه شهید کریمی :

همیشه با توکل به خدا و توجه به ائمه معصومین ( ع ) و اطاعت از دستورات رهبر عزیز و عالیقدرمان بر دشمنان بتازید تا آنها را از صفحه روزگار بردارید و هیچ وقت بر پیروزیهایتان مغرور نشوید.

خطاب به خانواده و امت حزب الله:

... ( در شهادتم ) صبر را پیشه خود کنید. صبر به معنای تسلیم شدن در مقابل باطل و ناحق نیست، بلکه استواری و ایستادگی در برابر ناملایمات، سختیها و گرفتاریها، همچنین مبارزه سرسخت با مشکلات زندگی، مبارزه با هوای نفس و اجرای کلیه دستورات امام است.

 

 اخلاق فرماندهی

با توجه به ضرورت انقلاب اسلامی در داشتن الگو و معیار خاص در چارچوب اسلام، یک نوع اعمال فرماندهی در جریان جنگ عراق علیه ایران اسلامی، بر اساس تعالیم مکتب و رهنمودهای امام عظیم الشان ( قدس سره) تجلی پیدا کرد، که با فرماندهی مرسوم در سازمانهای نظامی مغایرت داشت، فرماندهی بر اساس پیوندها و اعتقادات قلبی به جای امر و نهی بی روح و انجام دستورات و فرامین از روی تعبد و عشق و اعتقاد، به جای اطاعت چشم و گوش بسته و عاری از روح و عشق .

در این نوع فرماندهی اگر فرمانده خود را موظف بداند که در مورد مسایل مختلف با همکاری مشورت کند، آرا و نظرات آنها را بشنود و بعد تصمیم بگیرد در نتیجه همه جان و دل  می پذیرند و به وظیفه و تکلیفشان عمل می نمایند و همه تسلیم دستورات و اوامر الهی می شوند. در این دیدگاه اطاعت از فرمانده، اطاعت از خداست و تخلف از او خلاف شرع است .

شیوه های فرماندهی در سپاه که 13 فرمانده هان شهید تبلور یافته، الگوی روشن این گونه فرماندهی است، شهید کریمی نیز با الهام از این شیوه الهی مانند سایر سرداران غیور جبهه اسلام، با صلابت و استواری، رزمندگان را در جهت عقب زدن و تعقیب قوای مضمحل دشمن هدایت می کرد و لحظه ای از این امر مهم غفلت نداشت.

در برابر مشکلات، خونسردی خود را حفظ می کرد و در انجام هر کاری توکلش به خدا بود. با آرامش خاطر و امیدواری کامل به نتیجه اقداماتش، وارد عمل می شد.

صبر و استقامت با او عجین بود و وجودش در بین سربازان امام ( عج ) مایه دلگرمی و حرکت بود.

با بسیجی ها مانوس و صمیمی بود و به آنها عشق می ورزید . در کنار آنها در روی خاک می نشست، و با آنها غذا می خورد ، به دردل آنها گوش می داد، آنها را راهنمایی می کرد و تا آنجا که از دستش بر می آمد مشکل آنان را حل و فصل می کرد و ارتباط و   سرکشی از خانواده شهدا توسط او زبانزد همگان بود.

 

  قافله صبح

 

این قافله از صبح ازل سوی تو رانند

 

تا شام ابد نیز به سوی تو روانند

 

سرگشته و حیران همه در عشق تو غرقند

 

دلسوخته هر ناحیه بی تاب و توانند

 

این پرده نشین در پی دیدار رخ تو

 

جانها همه دلباخته ، دلها نگرانند

 

در میکده رندان همه در یاد تو مستند

 

با ذکر تو در بتکده ها پرسه زنانند

 

ای دوست، دل سوخته ام را تو هدف گیر

 

مژگان تو و ابروی تو تیر و کمانند

 

آخر ای مردم، ما هم عتباتی داریم

 

کربلایی داریم، آب فراتی داریم

 

ما پر از بوی خوش سیب، پراز چاووشیم

 

و زچشمنهای مجاور نفحاتی داریم

 

داغ هفتادو دو گل تشنگی از ماست اگر

 

دست و رو در تپش رشته قناتی داریم

 

آن سبکبار ترانیم که بر محمل موج

 

ساحل امنی و کشتی نجاتی داریم

 

در تماشای جمال از جبروتی سرخیم

 

که شگفت آینه جلوه ذاتی داریم

 

دست در شرح چه اسما و صفاتی داریم

 

زیراین خیمه که از ذکر شهیدان سبز است

 

کس نداند که چه احساس حیاتی داریم

 

همه هستی ما هین زیارتنامه ماست

 

گر از این گونه سلام و صلواتی داریم

 

  در رثای شهید

به نام خدای شهیدان که فرمود شهید بی مرگ است و به پاس خون شهیدان که قلب گرمشان در آسمان شهر جنایت به خون نشست بگذار که همت والایشان را بستاییم و غیرت و تقوایشان را ، شاید که روز مرگی مان را از تن به زداییم .

بگذار جاودانگی شهیدان عشق را که در قربانگاهها به شهادت ایستادند، ما نیز شاهد شویم که شهیدان پیام خویش را سرخ سرخ در سینه های ما نگاشتند، تا که مرگ بی ثمر و بی رنگ را به جاودانگی شهادت بدل کنیم. آنان قلبهای لبریز از عشق و صداقتشان را کریمان ارزانی کردند و خشماهنگ با بیداد در افتادند تا که عجز و حقارت را در اندرون تک تک ما فرو شکنند.

اگر ایمانشان را برای ابد به ما هدیه کردند، اگر ایستاده مردن را به ما آموختند، چه ناسپاسی نا مردانه ایست که بی یادشان شب را به سر آریم و بی نامشان روز را بیاغازیم.

چه کسی کربلای سالار ما، حسین ( ع ) را دوباره بپا کرد؟ لحظه هایی که زبان در کام مانده مان قادر به اعتراض نبود ، و شرافت و تقوی، شعور و غیرتمان به غارت می رفت، کدامین تن در ظهر بلوغ عصیان سرخی عاشورا به چشمان بی نور مان تاباند و جز شهید چه کسی باور کرد، که زندگی در غلظت سیاه شب تنها فریب خویش است؟

برای زیستن ( و نور، برای رستن از شرک، برای رهایی از مرگ و رسیدن به جاودانگی تنها شهید راه می نماید و صفیر تیز گلوله هایش مشعل پر شعله راهی می شود که خلق خدا را به صبح روشن نوید می دهد.

و به دل ترنم آیات که صبح گشته قریب و بقه منقار، شاخه زیتون، تا اوج روشن خورشیدها شیهد پیمود یکشبه صد ساله راه را اینکه شهید با انفجار قلب پر از ایمان ــ در عمق باور خاموش روحش بذر خجسته آزادگی نشاند، قلبی به گرمی خورشید در آسمان شهر جنایت نشست در راستای ثابت فواره های خون ـــ صد اغنای قامت پژمرده راست شد.

از شوق و شور شهادت خنجری دگر دمید، من مرگ هیچ شهید را باور نمی کنم من با شهید همیشه باور کردم که وطن خالی از اندیشه آزادی نیست من با شهید دوباره  باور کردم که تا انتهای این شب دیجور باقی است فرصت عصیان اینک... مزار شهیدان درسینه های ماست، که دوست دارم همه هستی ام را ارزانی کنم در پای ایمان و تقوای همه برادران شهید شهیدان برادر ــ این گلگون پیکرهای پر فریادی که در برابر اوج عظمت هایشان شرم دارم و شرم از اینکه هنوز ندایشان را جانانه لبیک نگفته ام.

اینک تو ای به هر محرم شاهد ای به هر عاشورا شهید، ای به کربلا قربانی، بر خویشتن به بال که امروز خون سرخ تو در کوچه ها می جوشد. این قلب توست.

 

 این همه را بنگر و برخویشتن به بال

 

اینک در قلب تک تک ما یک شهید یک شاهد بی شکست، بی پایان، بیدار و بیدارتر نشسته است و ما را با شهیدان پیوندی همیشگی است.

 

ما مرگ هیچ شهیدی را باور نمی کنیم

 

آن فرو ریخته گلهای پریشان در باد

 

کز می جامی شهادت همه مدهوشانند

 

 ویژگیها و صفات شهید

 

انس ویژه ای با قرآن داشت.روزانه حتما آیاتی از کلام الله مجید را تلاوت می کرد. به تعقیبات نماز ا همیت می داد. همواره با وضو بود. در مجالس دعا، عموما حالاتش دگرگون می شد. به ائمه طاهرین ( ع ) عشق می ورزید و از محبین و دلسوختگان اهل بیت عصمت و طهارت ( ع ) بود.

 

رفتار، گفتار و برخوردهای شهید در خانواده، اجتماع و سپاه حاکی از آن بودکه او سعی    می کرد برنامه های تربیتی اسلام را در هرجا که حضور دارد به مورداجرا بگذارد. به شدت از غیبت دوری می کرد و اگر کوچکترین سخن و سعایتی از کس  می شنید اظهار ناراحتی می کرد و نمی گذاشت صحبت او ادامه یابد.

 

در مقابل مومنین متواضع و فروتن بود. به کودکان احترام می گذاشت. هر وقت به آنها اشاره می کرد می گفت:« اینها مردان آینده هستند، دلیرمردان جبهه اند و ... »

 

ویژگیهای بارز اخلاقی، از او شخصیتی ساخته بود که ناخود آگاه دیگران را مجذوب خود   می ساخت.

 

همسر محترمه شهید در این باره می گوید:

 

« از رفتار، نشست و برخاست و نیز صحبتها و برخوردهای شهید احساس عجیبی به انسان دست می داد. هنگامی که من با ا یشان روبرو می شدم بی اختیار خود را ملزم به رعایت ادب و ا حترام در مقابل او می دیدم.»

 

حاج عباس در اثر استمرار بخشیدن به برنامه های تربیتی اسلام برای نیل به مقام و مرتبه انقطاع الی الله تلاش می کرد و هیچ نوع علاقه و میلی که معارض با حب الهی و رضا و خشنودی او باشد در وجودش باقی نمانده بود.

 

نحوه شهادت

سرانجام این شهید سعید در روز پنج شنبه 23 اسفند سال 1363 در حالی که آخرین دستور ابلاغی در جانب قرارگاه را در عملیات بدر ( منطقه شرق دجله و شمال القرنه) اجرا می کرد ( و لبخندی متین بر لب داشت) بر اثر اصابت ترکش خمپاره به ناحیه سرش مجروح شد و جان را به معشوق تسلیم نمود.

 

به هنگام انعکاس خبر شهادت عباس، خانواده معظم شهدا لشکر 27 محمد رسول الله   (ص) دگر بار احساس شهادت فرزندشان را به خاطر آورده و در رثای آن سردار رشید اسلام اشک تاثر جاری کردند.

 

پیام مقام معظم رهبری در تجلیل از شهدای عالیقدر

اگر چه روز شهیدان، مناسب نیکویی برای عرض ارادت به ساحت شهیدان عالیمقام و ستارگان درخشان تاریخ امروز و فردای ما است، لیکن حق آن است که ملت بزرگ همه روزها و سراسر تاریخ خود را مدیون و مرهون جوانمردانی است که با حضور فداکارانه خود در صف دفاع از میهن عزیز، انقلاب بزرگ خود را پیروز و ملت کهن خود را سربلند و روسفید کردند. مردم ما باید آن روزهای پر محنتی را که کشور اسلامی مورد تهاجم دشمنان قرار داشته و در بیرون و در درون مرزها در لباسها و زیر نام های گوناگون ، به ملت و کشور ما جفا و دشمنی و خیانت می شد، هرگز از یاد نبرند، فداکاری شهیدان و گذشت خانواده ها و حضور رزمندگان ما بود که ابرهای تیره ی آن روزگار دشوار را از افق زندگی این ملت زدود و بنام خدای بزرگ و یاری ولی الله الاعظم ارواحنا فداه و با رهبری امام را حل بزرگوار، کشور را نجات داد. همیشه و در همه تجربه های دشوار ملی، همانگونه فداکاریها است که سپیده ی نجات کشور و ملت را پدیدار می سازد.






ادامه مطلب...
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91 شهریور 28 توسط aminnavak
    
پارسی بلاگ، پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ