امام خمینی (ره ) :
جوانهای ما از خدا هستند و در راه خدا فداکاری کردند وبه خدا مراجعت میکنند .
ویژه شهید سرلشکر حاج جواد حاج خداکرم – شهادت آبانماه 1376
مقدمه
یاد شهیدان همواره باید زنده باشد چون هرچه داریم ازاین عزیزان داریم آنهائیکه بانثار جان عزیزشان درخت اسلام و آزادی را آبیاری کردند و به ملت بزرگوار ایران عزت و سربلندی بخشیدند . جواد حاج خداکرم و برادر رشیدش ابراهیم حاج خداکرم مجموعه عشاق ولایت بودند که خالصانه جانشان را در طبق اخلاص به درگاه حضرت دوست گذاشتند.
یادنامه مزین است به برادران شهید حاج جواد حاج خداکرم
روحشان شاد وراهشان پررهرو باد
زندگینامه شهید
سردار شهید جواد خدا کرم در سال 1334 در یکی از محلههای جنوب تهران در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود از همان کودکی به اهل بیت عصمت و طهارت عشق میورزید او یکی از بنیانگذاران هیئت محبان الهادی بود ضمن درس خواندن به ورزش سنتی باستانی علاقه داشت ، یکی از پیشکسوتان این ورزش بود در دوران جوانی تحت تأثیر برادر بزرگ خود سردار عزیز پاسدار شهید ابراهیم حاج خداکرم قرارگرفت و مبارزات سیاسی خود را شروع کرد اعلامیهها ورساله امام خمینی را میگرفت و پخش میکردند خدمت به نظام منفور پهلوی را حرام میدانستند و هیچکدام از این برادران حاضر به خدمت سربازی نشدند سالهای 56و 57 به همراه برادرش یکی از برپا کنندگان تظاهرات و راهپیمایی در شهر تهران بودند زمانی که شرکت نفت در اعتصاب بود آنها به شهر قزوین رفتند وذغال آوردند وبین مردم پخش کردند تا مردم سختی زمستان را احساس نکنند.
بعد ازانقلاب اسلامی
با ورود حضرت امام (قدس سره) به کشور اسلامی تحت رهبری آن بزرگوار لباس مقدس کمیته انقلاب را به تن کرد ابتدا در کمیته استقبال از حضرت امام وبعد در کمیته انقلاب اسلامی به انجام وظیفه پرداخت . کمیتههای مساجد علیابن – ابیطالب (ع) و مسجد ابوالفضل (ع) در 17 شهریور را تشکیل داد شروع توطئه کردستان از سوی استکبار در سال 57 بفرمان حضرت امام به کردستان رفتند و در کنار دکتر چمران و شهید قرنی حماسهها خلق کردند .
و با شروع جنگ تحمیلی در حالی که سردار شهید در بیمارستان قلب بستری بود متوجه شد که برادرش از برادران کمیته و محله گردانی را به نام میثم تشکیل داده و میخواهند به جبهه بروند شبانه از بیمارستان بیرون آمد و همراه آنها به جبهه میرود و در یک عملیات بزرگ همراه با شهید چمران در جنگهای نامنظم به دشمن حمله کرده و عراقیهای داخل شهر خرمشهر را ، تامرز شلمچه به عقب میرانند که درهمین عملیات ابراهیم شهید میشود و ایشان جنازه او را به دوش میکشد و به تهران میآورند و بعد از به خاکسپاری به جبهه برگشتند و فرماندهی گردان فوق را بعهده میگیرد و چون شهید ابراهیم حاج خداکرم اولین شهید جنگ در محله 17 شهریور بود تعداد زیادی از جوانهای محل بهمراه حاج جواد به جبهه رفتند .
نام : جواد حاج خداکرم
محل تولد : تهران
درجه : سرلشکر نیروی انتظامی
تاریخ و محل شهادت: آبانماه 1376 شهرستان زابل
چگونگی شهادت : اصابت گلوله در کمین اشرار و قاچاقچیان مواد مخدر
مسئولیتهای سردار شهید
فرمانده کمیته انقلاب اسلامی مسجد علیابن ابیطالب (ع)
عضو شورای فرماندهی ستاد 6 منطقه 10 تهران
فرمانده ستاد چهار منطقه 10 تهران
فرمانده ستاد 2 منطقه 2 کمیته انقلاب اسلامی تهران
فرمانده ستاد امر به معروف و نهی از منکر کمیته انقلاب اسلامی استان تهران
فرمانده اداره مرزگلوگاههای کشور وفرمانده دژبان کل کمیته انقلاب اسلام کشور
فرمانده پادگان قوامین و معاونت آموزش لشکر 28 روح الله و ...
فرمانده عملیات کمیته انقلاب اسلامی آذربایجان غربی و کردستان
بعد ازادغام نیروها معاونت هماهنگ کننده استان تهران و فرمانده نیروی انتظامی کرج
فرمانده منطقه انتظامی شهرستان قم تا سال 74
جانشین ناحیه سیستان و بلوچستان سال 74
فرمانده ناحیه انتظامی استان سیسان و بلوچستان از سال 75 تا تاریخ شهادت در آبانماه سال 76
معنای عشق
عشق یعنی رازهای غصهها عشق یعنی قصههای رنجها
عشق یعنی زندگی دربندگی عشق یعنی بندگان ، آزادگی
عشق یعنی که بدودل داشتن بهرجانان دل زجان برداشتن
عشق یعنی درره حق سربنه عشق یعنی در سخود پابنه
عشق یعنی بر سر نیزه شدن چون حسین بیاکبر واصغر شدن
عشق یعنی که همه مردانگی در میان نهر آب و تشنگی
عشق یعنی الغمه ، عباس و خون عشق یعنی حر ، حبیب و عون وجون
عشق یعنی مرگ درراه حسین عشق یعنی بیکفن همچون حسین
عشق یعنی بیسر از اینجاروی عشق یعنی بیخود از اینجا شوی
عشق یعنی مرگ آن پروانهها عشق یعنی شام وشمع وگریهها
عشق یعنی که همه تسلیم دوست عشق یعنی هرچه میآید از اوست
دوست عشق یعنی هرچه میآید از اوست
سراینده : تیمسار آراسته
خاطرات همرزمان و همکاران شهید
خاطرهای از زمان طاغوت به یاد دارم ، ایشان در محل حامی مستضعفین و ضعیفان بودند واز آنها حمایت میکرد یک روز از مدرسه آمده بودم اول سال بود کتابهای جدیدی گرفته بودم کتابهارا گفت بیاورید از اول کتاب عکس شاه ، فرح و ولیعهد را برید و گفت این عکسها حواس شما را پرت میکند و نمیتوانید درس بخوانید .
سردار شهید جواد حاج خدا کرم به لحاظ اینکه خود برادر شهید بود بسیار به شهدا علاقه مند بودند و تمام مقام و درجه خود را مدیون خون شهدا میدانستند و هرگاه به مزار شهدا میرفتند به ما توصیه میکردند که روی قبور شهدا پا نگذاریم وبه مناسبتهای مختلف تعدادی ازبرادران بسیج محل را سازماندهی میکردند تا به خانواده شهدا سرکشی کنند و از آنها دلجویی نمایند چنانچه خانواده شهید مشکل داشت شخصاً به رفع مشکل آنها میپرداخت و همیشه در سخنرانیهای خود میگفت چنانچه کسی دل خانواده شهدا را شاد کند پیامبر اسلام را شاد کرده است .
زمانی لباس ، مقام و خدمت ما ارزشمند است که در خدمت خانواده شهدا و مردم حزب الله باشیم در غیر اینصورت لباس ، درجه مقام به اندازه یک ارزن هم ارزش ندارد و زمانی مادرکارها پیروز میشویم که مردم در کنار ما باشند .
ایشان شخصی با منطق بودند که حتی بامتهمان خود با ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر برخورد میکرد و تجسس در امور خصوصی مردم را حرام میدانست و امنیت جامعه را سرلوحه کار خود قرار میداد و در راه نظام مقدس جمهوری اسلامی از دادن جان که بزرگترین هدیه الهی است کوتاهی نکرد.
ایشان ساده زندگی میکردند واز تجملات نفرت داشتند و اعتقاد داشت تمام وسائل دنیا باید برای نزدیک شدن به خدا مورد استفاده قرار بگیرد و میگفت هرچه به خدا نزدیک شوید از شیطان دور میشوید و به والدین و خانواده ، فامیل و دوستان و نیروهای تحت امر با ایشان شخصی با منطق بودند که حتی بامتهمان خود با ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر برخورد میکرد و تجسس در امور خصوصی مردم را حرام میدانست و امنیت جامعه را سرلوحه کار خود قرار میداد و در راه نظام مقدس جمهوری اسلامی از دادن جان که بزرگترین هدیه الهی است کوتاهی نکرد.
ایشان ساده زندگی میکردند واز تجملات نفرت داشتند و اعتقاد داشت تمام وسائل دنیا باید برای نزدیک شدن به خدا مورد استفاده قرار بگیرد و میگفت هرچه به خدا نزدیک شوید از شیطان دور میشوید و به والدین و خانواده ، فامیل و دوستان و نیروهای تحت امر با احترام برخود میکرد و چنانچه کسی بعنوان تشکرو قدردانی چیزی یا هدیهای به درب منزل ایشان میآورند بسیار ناراحت میشد و میگفت من برای خداکار کردهام .
ایشان یکی از بزرگان ورزش باستانی کشور بودند که ورزش باستانی را از 15 سالگی شروع کرده بودند و از بدنی قوی وسالم و 185 سانتیمتر قد برخوردار بودند که خود امتیازالهی برای ایشان بود هر کجای کشور که ورزش میکرد دعای آخر ورزش را به او میدادند چون ازگفتاری شیوا و نفسی گرم برخوردار بود و وقتی دعا میکرد همگان مورد تعجب قرار میگرفتند و بازبان ساده کلام میگفت و از جوانها میخواست که سیگار نکشند و اگر سیگاری هستند ترک نمایند چون اولین قدم به طرف اعتیاد مصرف سیگار میباشد و در دعا مردم را به خواندن نماز در اول وقت و دقت به معنای آن دعوت میکرد و خود مقداری از نماز را میخواند وبا زبان ساده معنا میکرد که همگان را شیفته نماز میکرد و چون خود اهل عبادت بود و مرد عمل ، حرفهایش به دل مینشست و از نظر اعمال الگوی تمام مردم بود و همه دوستش داشتند . حتی مردم زاهدان ، که در مراسم تشییع ثابت کردند که خدمت گزاران خود را خوب میشناسند .
آخرین وداع
یک هفته قبل از شهادت جهت شرکت در سمیناری به تهران آمده بودند و حرکات عجیبی داشتند که طول آن سه روز که در تهران بودند با توجه به شرکت در سمینار و خستگی ناشی ازجلسه به تمام فامیل و بچهها ،بسیج محل سرکشی کردند و از آنها حلالیت میخواستند به دوست خود میگوید که من خواب پدرو برادر شهیدم را دیدهام و آنها میگفتند جای ما خیلی خوب است و شما نیز بزودی پیش مای میآیید و با صراحت به ایشان میگوید که من شهید میشوم و وقتی میخواستند بروند پاهای مادر خود را بوسید و حلالیت خواستند و وقتی به زاهدان میرسنددخترایشان خواب شهادت وی را دیده بوده برای ایشان تعریف میکند و ایشان میفرمایند مبارک است و وقتی جنازه مرا تشییع میکنند میگویند این گل پر پر از کجا آمده شما بگویید از سفر سیستان و بلوچستان آمده و خود خواب میبیند وبرای همسرش تعریف میکند که پیامبر اسلام پیشانی مرا بوسید . ویک هفته بعد شهادت میرسند و بعد ما فهمیدیم که آخرین هفته وداع بوده است .
نحوه شهادت
ایشان در ملاقتهای مردمی اطلاعات خوبی را بدست میآوردند یکی ازاین خبرها این بودکه از منطقهای بنام شیلردر شهرستان زابل افراد قاچاقچی و اشرار عبور میکنند که 25/8/1376 شخصاً در آن محل حضور پیدا میکند و مشاهده میکند که کانالهایی که احداث شده تا اشرار نتوانند عبور کنند پر شده و ازاین منطقه عبور میکنند که ایشان خود در منطقه باقی میمانند تا این محل پاکسازی شود تا اشرار نتوانند از این کانال عبور کنند که کار بطول میکشد و هوا تاریک میشود که در برگشت به شهرستان زابل با یک گروه از اشرار برخورد و از ناحیه چشم چپ مورد اصابت گلوله قرار میگیرد و بلافاصله به شهادت میرسد
در قطعه 24 بهشت زهرای تهران در جوار شهید دکتر چمران دو برادر
آرامیدهاند که هر شب جمعه وعده گاه دوستان و یارانشان میباشد
روح مطهر ابراهیم و حاج جواد حاج خدا کرم و تمامی شهدای عالیقدر
غریق رحمت الهی
کسی عاشق بود کز پای تا فرق چو گل در خون شود اول قدم غرق
بیاد ابراهیم حاج خداکرم
برادر شهید
نام : ابراهیم حاج خداکرم
تولد : 1331
تاریخ و محل شهادت : 15/7/1359 شلمچه
مسئولیتها :
- بنیانگذار هیئت محبان المهدی
- عضو کمیته استقبال حضرت امام (ره)
- عضو فرماندهی کمیته منطقه 10
شمع تاریخ
بگذار جاودانگی شهیدان عشق را که در قربانگاهها به شهادت ایستادند، ما نیز شاهد شویم که شهیدان پیام خویش را سرخ سرخ در سینههای ما نگاشتند ، تا که مرگ بیثمر و بیرنگ را به جاودانگی شهادت بدل کنیم .
آنان قلبهای لبریز از عشق و صداقتشان را کریمان ارزانی کردند و خشماهنگ با بیداد درافتادند تا که عجز و حقارت را دراندرون تک تک ما فرو شکنند .
مزار شهیدان درسینههای ماست ، که دوست دارم همه هستیام را ارزانی کنم در پای ایمان و تقوای همه برادران شهید شهیدان برادر- این گلگون پیکرهای پرفریادی که در برابر اوج عظمتهایشان شرم دارم و شرم از اینکه هنوز ندایشان را جانانه لبیک نگفتهام .
اینک تو ای به هر محرم شاهد ای به هر عاشورا شهید ، ای به هر کربلا قربانی . بر خویشتن به بال که امروز خون سرخ تو در کوچهها میجوشد . این قلب توست .
این همه را بنگر و بر خویشتن به بال
اینک در قلب تک تک ما یک شهید یک شاهد بیشکست بیپایان ، بیدار وبیدارتر نشسته است و ما را با شهیدان پیوندی همیشگی است .
ما مرگ هیچ شهیدی را باور نمیکنیم آن فروریخته گلهای پریشان در باد کز میجام شهادت همه مدهوشانند .
یادنامه شهیدان
ویژه شهادت سرلشکر جواد خداکرم و حاج ابراهیم خداکرم
معاونت پژوهش و تبلیغات بنیاد شهید انقلاب اسلامی
اداره کل امور یادمانها و مراسم
ادامه مطلب...